دانلود رمان دوئل حقیقت برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان به درخت کنار جدول تکیه دادم چشمم به خورشید خیره مونده بود آخرین لحظات زندگیش بود، رو به سرخی میرفت بدون پلک زدن قطره های اشک رو صورتم میریخت سرم و پایین آوردم و به کپه خاک برآمده خیره شدم نسیم خنک باد، گلبرگای گل رو حرکت میدادن تاجای بزرگ، گل گلایول اطراف خاک بود اعماق قلبم چیزی خالی شده بود، یه حفره عمیق توخالی شده بودم از رفتنش تو این دنیا کسی رو به جز اون نداشتم تولدش بود بدون اینکه فکر کنم و ببینم چرا حالش انقدر بده، تنهاش گذاشتم حتی برای آخرین بار نتونستم ببینمش انگشتام و محکم روی چشمم فشار دادم تا شاید از دردش کمی ،کم بشه صدایی از پشت سرم باعث شد از فکر دیروز خارج شم مادرت زن خیلی خوبی بود به من پناه آورد تا بتونه از تو محافظت کنه نمیتونستم حرف بزنم ،تمام تنم از خشم نفرت میلرزید اون مرد مادرم رو ازم گرفته بود تمام زندگیم رو نابود کرده بود، وجود اون باعث شده بود مادرم قلبش ضعیف بشه برگشتم و با سرعت ب
دانلود رمان دوئل حقیقت برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان به درخت کنار جدول تکیه دادم چشمم به خورشید خیره مونده بود آخرین لحظات زندگیش بود، رو به سرخی میرفت بدون پلک زدن قطره های اشک رو صورتم میریخت سرم و پایین آوردم و به کپه خاک برآمده خیره شدم نسیم خنک باد، گلبرگای گل رو حرکت میدادن تاجای بزرگ، گل گلایول اطراف خاک بود اعماق قلبم چیزی خالی شده بود، یه حفره عمیق توخالی شده بودم از رفتنش تو این دنیا کسی رو به جز اون نداشتم تولدش بود بدون اینکه فکر کنم و ببینم چرا حالش انقدر بده، تنهاش گذاشتم حتی برای آخرین بار نتونستم ببینمش انگشتام و محکم روی چشمم فشار دادم تا شاید از دردش کمی ،کم بشه صدایی از پشت سرم باعث شد از فکر دیروز خارج شم مادرت زن خیلی خوبی بود به من پناه آورد تا بتونه از تو محافظت کنه نمیتونستم حرف بزنم ،تمام تنم از خشم نفرت میلرزید اون مرد مادرم رو ازم گرفته بود تمام زندگیم رو نابود کرده بود، وجود اون باعث شده بود مادرم قلبش ضعیف بشه برگشتم و با سرعت ب
دانلود رمان آخرین صاعقه جلد 2 برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان امتین و بهار بعد از مدتها به هم رسیدند و قراره یه زندگی خوب و آرمانی شروع کنند؛ اما سوالی که پیش میاد اینه که آیا واقعا رامتین سر قول و قرارش میمونه و میتونه به بهارش وفادار باشه؟ و رایان داستان زندگی رایان و رازهای پنهانش و این که آیا تا ابد مجرد میمونه و تن به ازدواج نمیده؟ داستان زندگیش چیه؟ پاسخ همگی این سوالات در جلد دوم آخرین صاعقه دوستان جلد اول رو هم حتما بخونین مقدمه دلِ آدمی به هنگامِ بهار زمستان را میخواهد و به وقتِ زمستان بهار را؛ دلتنگ میشود برای هر آنچه که دور است آیا باید همیشه بههم رسید؟ بیخیال شو بعضی چیزها وقتی که نیستند، زیبایند قسمتی از داستان ماگ قهوهام رو برداشتم و مزهمزهاش کردم طعمش بد نبود به هر حال قهوه بود، نوشیدنی مورد علاقهی من به دلیل علاقهی زیادم به موسیقی جز اکثر اوقات به کافی شاپهایی میرفتم که این نوع موسیقی رو پخش کنند؛ اما الان بهخاطر کمبود وقت مجبور شدم، توی ماش
دانلود رمان چشمان نرگس برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان داستان در مورد یک زوج خوشبختیه که از زبون آرین بیان میشه آرین مردیه که در طول زندگیش سختی های زیادی رو تجربه میکنه تا پای علاقش به همسرش بمونه اما وقتی این سختی ها به اوج خودش میرسه پا به فرار میذاره فرار میکنه برای تنها شدن برای اینکه تنها بودن آزارش بده تا تبذیل به کسی بشه که دیگه غیر نرگس کسی رو نداره وارد یه روستای کویری میشه که اونجا مردمی پاک و مهربون دورشو میگیرن اما خب مجبوره برگرده دوستان عزیز رمان زیبایی هست خوندنش پیشنهاد میشه نام رمان رمان در حال پیشرفت چشمان نرگس نام نویسنده بهار قربانی ژانر عاشقانه،اجتماعی مقدمه این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد چشم های من به جای دست های تو من به دست تو آب می دهم تو به چشم من آبرو بده من به چشم های بی قرار تو قول می دهم ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب میرسد ما دوباره سبز می شویمقیصر امین پور گاهی اوقات انقدر خودخواه میشی که جز خودت و غمت هیچ چیزی ن
دانلود رمان پاورقی زندگیجلد 2 برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان داستان در مورد پسری به اسم مهیار هست که در اثر تصادف بینایی خودش رو از دست میده خانواده ی مهیار بعد از گذشت 2 تصمیم میگیرند برای مهیار همسری انتخاب کنندمریم نام دختری هست که در مسیر این پسر قرار میگیره و با او ازدواج میکنهبعد از گدشت چندین سال از ازدواجشان با شادی ها و غم های زیادی رو به رو میشوند که اطرافیان این دو معتقد هستند که این زندگی باید تغییر کند که نظر یکی از این دو زوج با این نظر دوستان و آشنایان موافق است و دیگری مخالف است دوستان به زودی جلد اول رمان رو هم براتون قرار میدم توی سایت نام رمان رمان پرطرفدار پاورقی زندگی۲ نویسندهپریبانو ژانراجتماعی عاشقانه مقدمه زندگی آغازی است که به پایان راهی است، زندگی آمدن و بودن و جاری شدن است، زندگی رفتن خاموش به یک تنهایی است، من و تو می دانیم، زندگی آمدن است، زندگی بودن و جاری شدن است، زندگی رفتن و از بودن خود دور شدن است، زندگی شیرین است، زندگی نو
دانلود رمان در دنیای من هوا فقط تک نفره است برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان سایه ها خاطره نمی سازند، فقط گاهی میان خاطرات سرک می کشند و روی آن ها اثر می گذارند بابا شده بود یک سایه ی مبهم وسط خاطرات بد من راحت دور شده بود آنقدر که دست هیچ کداممان به او نرسد به صندلی سفت ایستگاه تکیه دادم هندزفری و گوشیم رو که به زور جاساز کرده بودم که تو مدرسه پیداش نکنن از کوله پشتی مشکیم در آوردم و مشغول آهنگ گوش دادن شدم هوا یه کم سرد شده بود نام رمان در دنیای من هوا فقط تک نفره است نویسنده SunLighT ژانر تراِژدیاجتماعیروانشناسی قسمتی از متن بادی که میاومد جلوی موهای مشکی و م رو ت میداد و من بدون توجه به نگاه های خیره ی پیرزن چادری ای که بغل دستم نشسته بود، به کار خودم ادامه میدادم مامان می خواست برام سرویس بگیره ولی خودم نخواسته بودم به نظرم سرویس هم محدودیت میآورد، هم اینکه هر روز بخوای سر یه ساعت بری و بیای دیر اومدن های اتوبوس های رنگ و رو رفته ی شرکت واحد و ایستادن توشون کل مس
دانلود زاده تاریکی برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان داستان در مورد یه دختریه که وارد یه دنیایی میشه که حتی تو ذهن و تخیلش هم نمیتونه تصور کنه وارد این دنیا شده وارد دنیایی میشه که به خواست خودش نمیره با زور و اجبار وارد این دنیاش میکنندنیایی که واسه ما انسانا خیالیه و اینگونه پای این دختر به این دنیای اسرار آمیز باز میشه دنیایی که اتفاقات بد و خوب زیادی رو تجربه میکنه و سختیای زیادی رو تحمل میکنه تا تبدیل به یه زاده ی تاریکی میشه نام رمان زاده تاریکی نویسنده ldkh ژانر تخیلی، فانتزی، یه کم احساسی قسمتی از متن با صدای درینگ درینگ اف اف از روی مبل بلند شدم بازم مثل همیشه جلوی تلویزیون خوابم برده بود عین جن زده ها به طرف ایفون می رفتم که باز صدای زنگش بلند شد ــ اه، چقدر پیله ست تصویر کتی روی صفحه ایفون افتاده بود زیر لب ای وایی گفتم و سریع در رو باز کردم، تازه داشتم توی اتاقم می رفتم که در خونه باز شد و قیافه عصبانی کتی روی من زوم شد توی خونه اومد و جیغ جیغ کنان گفت ـ
دانلود رمان ریشه در حسرت برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان داستان این رمان داستان دختری زیبارو به اسم رویا هست که در طول زندگیش با فراز و نشیبای زیادی مواجه میشهرویا در یه خانواده ی متعصب و متدین بزرگ شده و به دست یکی از تبهکاران بنام یده میشه تا دری جدید به روی زندگیش باز شهبار ها و بارها ترس از ریختن آبرویش را لمس و تجربه میکنه اما باید دید در ادامه ی داستان چه شرایطی برای رویای داستان ما پیش میاد دوستان رمان خوان لطفا سایت ما رو به دوستانتون معرفی کنین مقدمه باز این دل سرگشتهی من یاد آن قصه شیرین افتاد بیستون بود و تمنای دو دوست آزمون بود و تماشای دو عشق در زمانی که چو کبک خنده میزد شیرین تیشه میزد فرهاد به راستی این حسرت چیست که با گفتنش آه از نهاد آدمیزاد بیرون میآید؟ از چرخش روزگار سیر میکند آدمی را و گاه آرزوی مرگ را تمنا میکند؟ چه کسی میداند همین کلمهی کوتاه اگر بر دل خانه کند چه آرزو و رویاهایی را ویران میکند؟ اگر یک روز باران بارید، از جا برخیز و در زیر
دانلود رمان آخرین صاعقه جلد اول برای موبایل و تبلت و کامپیوتر خلاصه داستان بهار همیشه توی دلش امید و عشق داره اما خب این آسمون بعضی وقتا دوس داره ابری باشه و هردفعه یه صاعقه ای هم بزنه بهار همیشه میخاد شاد و آفتابی باشه اما خب آسمون یه وقتایی دلش میخاد تیره و ابری باشه بهار بعضی وقتا میخاد دلبری کنه برا آسمونش اما خب آسمون دلش یه جای دیگست و اخم میکنه سایت بوستان رمان رو میپسندین دیگه؟ مقدمه انگار سیب و صاعقه پیوند خورده بود تا ابرهای حادثه بارور شدند باران گرفت و بعد قدمهای بی شکیب تسلیم محض وسوسههای سفر شدند باران گرفت و حال و هوای تو تازه شد گفتی سپید رود و غزلها خزر شدند قسمتی از داستان مثل همیشه بدون اینکه نیم نگاهی بهمون بندازه با اخمهایی در هم کنار رفت تا راه رو برامون باز کنه مثل اینکه قصد داشت از عمارت بیرون بره که با اومدن ما از رفتن منصرف شدنگاهش روی پارکتها قفل شده بود ای کاش سرش رو بالا میآورد تا برای یک ثانیه هم که شده چشمهای مشکی و براقش رو ببینم قلبم محک